...ناگفته هایم...

امروز ، اولین روز از باقی زندگی شماست

...ناگفته هایم...

امروز ، اولین روز از باقی زندگی شماست

زیر خاکستر جسمم باقیست...

زیر خاکستر جسمم باقیست....

آتشی سرکش و سوزنده هنوز....

یادگاریست ز عشقی سوزان....

که بود گرم و فروزنده هنوز

عشقی آنگونه که بنیان مرا.....

سوخت از ریشه و خاکستر کرد....

غرق در حیرتم از اینکه چرا....

مانده ام زنده هنوز

گاهگاهی که دلم میگیرد....

پیش خود میگویم:

آنکه جانم را سوخت....

یاد می آرد از این بنده هنوز

سخت جانی را بین....

که نمردم از هجر....

مرگ صد باره به از بی تو بودن باشد

گفتم از عشق تو من خواهم مرد....

چون نمردم هستم.....

پیش چشمان تو شرمنده هنوز

گر چه از فرط غرور...........

اشکم از دیده نریخت....

بعد تو لیک پس ازآن همه سال....

کس ندیده به لبم خنده هنوز

گفته بودند از دل برود یار چو از دیده برفت.....

سالهاست که از دیده من رفتی.....

لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز

دفتر عمر مرا....

دست ایام ورق ها زده است...

زیر بار غم عشق.....

قامتم خم شد و پشتم بشکست

در خیالم اما همچنان روز نخست....

توی آن قامت بالنده هنوز

در قمار غم عشق...

دل من بردی و با دست تهی....

منم آن عاشق بازنده هنوز

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش...

گر که گورم بشکافند عیان میبینند...

زیر خاکستر جسمم باقیست....

آتشی سرکش و سوزنده هنوز.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد