جنگلداری استوایی چست؟
جنگلداری استوایی ، حفاظت از جنگلهای استوایی ، زمینهای جنگلی ، آب و تنوع زیستی درون جنگل را در بر می گیرد. هدف جنگلداری استوایی این است که نیازهای مردم بومی را با حفاظت از اکوسیستم های جنگلی فراهم آورد و خدمات و نیازهای انسانی را برآورده سازد. جنگلهای استوایی
عنوان مقاله :
مدیریت جنگلهای استوایی
گردآوری و ترجمه :
سعید سعدانی پور
جنگلداری استوایی چست؟ جنگلداری استوایی ، حفاظت از جنگلهای استوایی ، زمینهای جنگلی ، آب و تنوع زیستی درون جنگل را در بر می گیرد. هدف جنگلداری استوایی این است که نیازهای مردم بومی را با حفاظت از اکوسیستم های جنگلی فراهم آورد و خدمات و نیازهای انسانی را برآورده سازد. جنگلهای استوایی حدود نیمی از جنگلهای جهان ( حدود 8/1 بیلیون هکتار ) را شامل می شود و بیش از نیمی از تنوع زیستی و بیش از نیمی از جمعیت انسانی را پشتیبانی می کند. انواع زیادی از جنگلهای استوایی ، ترکیبی از جنگلهای شمالی و معتدل است. به دلیل قرار گرفتن نواحی گرمسیری بین دو مدار شمال و جنوب استوا دارای وضعیت آب و هوایی متفاوت با دیگر نقاط است. نبود سرما یکی از دلایل اصلی زمینهای پست است که بسیار زیادی از گونه ها و موجودات زنده در منطقه استوایی را شامل می شود. موجودات زنده استوایی مکانیسم های دفاعی علیه سرما ندارند. زمین های استوایی تجربه بالاترین نرخ جنگلزدایی در جهان را به دلیل نیاز مردم نواحی گرمسیری به زمین و افزایش مواد غذایی دارند. جنگلزدایی این زمین ها بمنظور فعالیت های کشاورزی منجر به بی ارزش و متروک شدن نواحی وسیعی می شود که عدم رشد در زمین های پست و متروک از نتایج دیگر آن است. اگر چه ، متأسفانه مناطق جنگلزدایی شده با ارزش کم ، رو به افزایش است. اطمینان کافی از کیفیت بالای آب برای مصارف انسانی ، احیاء زمین های جنگلزدایی شده و حفط کردن تنوع زیستی جنگلهای استوایی سه چالش عمده جنگلداری استوایی است. فعالیت جنگلبانهای استوایی نسبت به حفاظت از جنگل ، احیاء زمین ها و احیاء جنگل تنزل یافته است. مدیریت جنگل در راستای تولید ( چوب ، گوشت ، آب ) و خدماتی همانند آب پاکیزه ، هوای پاک ، تفریح و سرگرمی ، اجرا کردن پژوهش ها ، آموزش عمومی و کمک به گسترش سیاست های توسعه پایدار زمین و مدیریت منابع است. مدیریت جنگلهای استوایی بسیار پیچیده است زیرا جنگلهای استوایی ترکیبی و متنوع هستند و اطلاعات کمی درباره آن ها حاصل شده است. تنها در پورتوریکو گونه های بسیاری از درختان ، در تمامی امریکای شمالی از فلوریدا به سمت آلاسکا وجود دارند. غنای بالای گونه ای ، کلیه موجودات زنده را شامل می شود. در هاوایی از 10000 گونه بیش از 90% بومی هستند. ( در دیگر نقاط جهان یافت نمی شوند.) تعداد کم متخصصان مناطق استوایی از موضوعات بغرنج است و بیشترین تحقیقات جنگلداری در مناطق شمالی و معتدل صورت می پذیرد. بنابراین پایه این دانش نیاز به حمایت مدیریت پایدار جنگلهای استوایی در کشورهای محدود استوایی دارد.
خدمات جنگل در مناطق استوایی : خدمات جنگل و سابقه آن ، قدمتی بیش از 100 سال در پورتوریکو و 50 سال در هاوایی دارد. جنگل ملی کارائیب تنها جنگل استوایی در سیستم جنگل های ملی است. مؤسسه بین المللی جنگلداری استوایی در 1939 تأسیس شد که پشتیبانی مدیریت جنگلهای ملی و احیاء زمین جنگل های تخریب شده در پورتوریکو را شامل می شد. مؤسسه جنگلداری جزیره اقیانوس آرام در سال 1957 تأسیس شد که پشتیبانی جنگل و حفاظت از آب در هاوایی و دولتهای مربوطه حوزه اقیانوس آرام را شامل می شود. پژوهشهای هر دوی این مؤسسه ها ، ادامه رسالت دفاع از جنگلهای بکر است. اما از دیگر نتایج مدیریت منابع وسیع استوایی چگونگی رفتار با گونه های بیگانه یا نقش جهانی جنگلهای استوایی است. فعالیت جنگلداری استوایی و خدمات جنگل علاوه بر کارائیب و اقیانوس آرام ، جنگلهای استوایی نقاط دیگری از جهان مانند ایالات متحده آمریکا نیز در بر می گیرد. اندازه و تنوع جنگل ، اجازه بیشتری به اثرات متقابل فی مابین اکوسیستم های زمینی و آبزی می دهد. مطالعه جریانات بوم شناختی برای تجسم وضعیت آن الزامی است . علاوع بر آن فعالیت های انسانی اثرات شدیدی بر هر واحد از مناطق و زمین ها می گذارد. تاریخ طولانی فعالیت انسان تحت این شرایط به اثرات متقابل وسیعی میان مردم و جنگل منجر شده و برای مشاهده نتایج فرایندهایی همانند جنگلزدایی ، احیاء جنگل و گونه های غیربومی تهاجمی به مدیریت پایدار جنگلها نیاز است. جنگلهای جزایر استوایی به آزمایشگاهی برای اطلاع دادن مباحث اقلیمی تبدیل شده است زیرا این جنگلها و جزایر مرتبط با آنها ویژگی های زیر را دارند : 1- پیشرو فعالیت های فشرده انسانی در آینده هستند و جمعیت انسانی را پشتیانی می کنند. 2- هشداری برای تغییرات ( تنوع ، تغییرات جهانی و پدیدار شدن پیامدهای مدیریت منابع جدید ) هستند. 3- مدلهایی برای اکوسیستم های ترکیبی طبیعی هستند. 4- مکانیسم ها و پدیده های بسیاری شامل گونه های مهاجر ، بازرگانی بین المللی ( چوب ، کاکائو و توریسم ) و رخدادهای جهانی را شامل می شود. 5- ایستگاههایی با تنوع زیست محیطی فراوان را برای پژوهشهای مقایسه ای ایجاد می کند. پیامدهای جنگلداری استوایی : فهرست کوتاهی از پیامدهای جنگلداری استوایی شامل موارد زیر می شود : 1- ما چگونه می توانیم مقیاس های وسیع اختلالات طبیعی جنگلهای استوایی همانند طوفان های دریایی هاریکن ، خشکسالی و آتش سوزی را بررسی کنیم؟ 2- ما چگونه می توانیم مقیاس های وسیع تخریب های انسانی جنگلهای استوایی همانند شهر نشینی ، آتش سوزی ها و عدم اداره دسترسی به منابع ارزشمند را بررسی کنیم ؟ 3- ما چگونه می توانیم شیوه های تغییرات چشمگیر تنوع زیستی بعلت تخریب در مقیاس های وسیع را بشناسیم؟ برای مثال تهاجم گونه های بیگانه ، به خطر افتادن گونه های بومی و محلی و تعداد بسیار زیاد گونه های در خطر انقراض. 4- ما چگونه می توانیم تخریب های فزاینده جنگل های استوایی برای محصولات و خدمات را جبران کنیم؟ برای مثال نیازهای غذایی رو به ازدیاد مردم ، چوب و کیفیت بالای آب ، فضای باز برای تفریح و تفرج و پایه های توریسم طبیعی و خدمات اکولوژیکی. 5- کدام پژوهشها در 10 سال آینده می بایستی در اولویت باشد؟ 6- چگونه رابط میان مردم و اولویت های توسعه باشیم؟ 7- چه سطحی از توجه به جنگلداری شهری ، مدیریت زمین و احیاء جنگلها در برنامه های آینده رهبری می شوند؟ کنگره یادبود صد ساله جنگلداری استوایی : این کنگره با فعالیت یک گروه کوچک از کارکنان مؤسسه جنگل های ملی و دیگر همکاران آنها ایجاد شد. این مؤسسه در جنوب غربی اقیانوس آرام واقع و ترکیب نمایندگان آن طیف گسترده ای از ارباب رجوع ، همکاران و متخصصین است. این کنگره دربرگیرنده آموزگاران دبیرستان ها ، زیست شناسان ، پزشکان ، گزارشگرها ، وکلای دادگستری ، تولید کنندگان کشورهای مشترک المنافع ، هواشناسان ، شهرداران ، مهندسین ، دانشمندان ، طرفداران و کارشناسان محیط زیست است و گزارش و فعالیت های خدماتی جنگلهای استوایی در کارائیب ، امریکای مرکزی و جنوبی را ارائه می کند. این کنگره برای نیل به اهداف ذیل تلاش می کند : 1- توجه و اهمیت به برنامه های پژوهشی. 2- افزایش آموزش و کمک تخصصی به کشورهای استوایی. 3- بهبود قابلیت ها در ارتباط با مشتریان داخلی و خارجی محصولات جنگل. 4- پشتیبانی و افزایش تلاش برای اداره حفاظت از مناطق پورتوریکو. 5- افزایش همکاری بین مؤسسات جنگلداری و جزایر اقیانوس آرام و مؤسسه بین المللی جنگلداری استوایی. « طرح های مدیریت جنگل » *حفظ کردن دارایی جنگل بوسیله بسط طرح مدیریتی جنگل * مقررات مناطق بحرانی در 25 اکتبر 2004 پذیرفته شده است و اختیارات قانونی طرحهای جنگلی در این مناطق تغییر نکرده است. شیوه های مدیریت جنگل توسط اداره منابع طبیعی امریکا تنظیم شده است. برای نمونه در مورد مناطق محلی اختیارات قانونی داده شده است ، مقررات جدید اجازه انعطاف پذیری زیادی را تحت طرح مدیریت جنگلها برای حفظ دارایی های جنگل می دهد. این آئین نامه ها همچنین انعطاف پذیری بیشتری در بریدن چوب در ضربه گیرهای مناطق حساس ، در مناطق استقرار محیط زندگی و در برداشت گیاهان برای پیشگیری از آتش سوزی های جنگل را می دهد. طرح های مدیریت جنگل به رشد سالم جنگلها در درازمدت ، حفاظت از ماهی ها ، حیات وحش و آب تأکید دارند. قابلیتهای اجرا : طرح های مدیریت جنگل قابل اجرایی ترین قوانین در مناطق تولیدی روستایی و شهری هستند ، هر چند که هر کسی هم با داشتن منابع جنگلی می تواند به طرح مدیریت جنگل کمک کند. طرح های مدیریت جنگل توسعه مناطق مسکونی را در درون خود نمی پذیرد. اگر شما مسؤولیت گسترش جنگلها و یا فعالیت های کشاورزی را داشته باشید ، شما باید عناصری از کشاورزی ، جنگل و طرح های نظارت روستایی را برای برنامه ریزی طرح های چندجانبه بکار ببرید. اهداف عملی از طرح مدیریت جنگل : طرح های مدیریت جنگل برای نیل به اهداف ذیل تلاش می کنند : 1) حفاظت از منابع طبیعی شامل خاک ، آب ، ماهی و حیات وحش ، پوشش گیاهی طبیعی ، تفریح و تفرج و منابع زیبایی شناسایی که توسط انجمن های قانونی محافظت شوند. 2) ایجاد تعادل بین ارزشهای اقتصادی و ارزشهای اکولوژیکی و عمومی مناطق جنگلی. 3) حفظ اکوسیستم های سالم جنگلی توسط مدیریت فعال. 4) افزایش طرح های اقتصادی- زیست محیطی و تأمین سود و دارایی اجتماعی. 5) امکان ایجاد هماهنگی مدیریت جنگلی در عرض مرزهای مالکیت. 6) موفقیت منابع جنگلی برای سرپرستی بلندمدت مالکیت های جاری در جوامع. 7) نگهداری سیستم های پوشش گیاهی بوسیله حذف و انتقال گونه های مهاجم و مضر.
سود حاصل از برنامه های مدیریت جنگل : طرح های مدیریت جنگلی به طور داوطلبانه در سود حاصل از جنگل به مالکین جنگلها کمک می کند. بسط طرح های مدیریت جنگل به شما کمک خواهد کرد که در کوتاه مدت ، اهداف قابل مشاهده را رؤیت و مشخص نمائید. از میان این فرآیندها ، شما فهرستی از شرایط جاری برای منابع جنگلی ، تعیین حفاظت از منابع یا افزایش اقدامات سوددهی برای دارائی ها و گسترش و برنامه ریزی متوالی از فعالیت های با اهداف قابل مشاهده را بدست می آورید. یک طرح مدیریت جنگلی ممکن است به شما کمک کند تا به منافع ذیل نائل شوید : ü مزایای مالیاتی را تحت سوددهی سیستم های مالیاتی عمومی یا برنامه های مالیاتی برای استفاده های جاری از برش چوب ایجاد کنید. با ثبت نام در این برنامه %90-40 از مالیات بر روی قسمت های توسعه نیافته منابع جنگلی کاهش می یابد. ü انعطاف پذیری در برداشت چوب در مناطق حساس ضربه گیر ( buffer ) ، استقرار محیط زندگی و انتقال گیاه برای پیشگیری از آتش سوزی های جنگل. ü توانایی فراهم آوردن کسب جواز احداث ساختمان در محدوده نواحی تولید. ü قابلیت های عدم تغییر کاربری زمین در کشورهای تحت سلطه. ü توانایی در اداره کردن جنگل تحت تعریف قوانین مربوط به جنگل امریکا درکشورهای تحت سلطه از طریق مجامع جهانی مربوطه. ü کاربرد توسعه و انتقال قوانین یا برنامه های درازمدت جنگل. ü تشخیص قوانین جنگل ( گواهینامه و علائم مالکیت ) ü توانایی بکارگیری جنگل در گسترش یکپارچه وسعت منابع یا در مناطق مهم حفاظتی. آماده کردن طرح های نظارت جنگل : چندین انتخاب برای آماده سازی طرح های نظارت جنگل وجود دارد : ü شما می توانید در کلاسهای نظارت دستورالعملهای جنگل برای منابع طبیعی حرفه ای بوسیله مربی اختصاصی شرکت کنید. این کلاسها در همکاری با توسعه و تعاون دانشگاه ایالتی واشینگتن و اداره ایالتی منابع طبیعی امریکا پیشنهاد شده اند. ü شما می توانید با استفاده از مشاور منابع طبیعی یک طرح برای خودتان ایجاد کنید. ü شما می توانید طرح های خودتان را بنویسید و با کمک تخصصی از جنگل های مناطق مختلف اطلاعات و آگاهی برای ارزیابی منابع بدست آورید. اطلاعات بیشتر : یک قانون عمومی طرح مدیریت جنگل در ژوئن 2002 اتخاذ شد که نیازمندیهای نظارت بر جنگل را شرح می دهد یا مدیریت طرح های جنگل برای مناطق مختلف دارای قوانین را نشان می دهد. تجدیدنظرهای جزئی در قوانین بخشهایی از مناطق بحرانی ، قوانین منابع جنگلی را برنامه ریزی نموده است. هرچند این ماده قانونی درجه زیادی تغییر نکرده است. حفاظت سرزمین بومی و مدیریت جنگل های استوایی در امریکای لاتین : مردمان بومی ، از مدیریت منابع اکوسیستم های جنگل استوایی ، خسارات زیادی را متحمل شده اند. داده های کاربردی از امریکای لاتین به خوبی نشان می دهد که باید تغییراتی بنیادی در شناخت قانونی و تعیین حدود قلمروهای بومی ایجاد شود و بدین ترتیب این بازنگری بالقوه انجام شده است. یک مقایسه بین مدلهای متفاوت سرزمین های محلی برای مردمان ساکن بومی جنگل و مدل جدید پیشنهادی بوسیله سازمانهای بومی امریکای لاتین انجام شده است. این مقایسه پیشنهاد می کند که درجه کنترل مردم بومی بر روی منابع و قلمروها ، این مقدار اندک نباشد. بنابراین یک نوع مشارکت جدید بین مردم بومی ، جوامع علمی ، حکومت ملی و آژانس های توسعه یافته بین المللی برای مدیریت جنگل های استوایی نیاز است. معرفی : به گواهی یک دوره 10 ساله تحقیقات و مطالعات ، افزایش جنگلزدایی استوایی در امریکای لاتین را شاهد بوده ایم. تخمین های رایج از مناطق جنگل های استوایی ، نشان می دهد که سالیانه با نرخ سرعت %5/0 در امریکای جنوبی و %6/1 در امریکای مرکزی از جنگلها کاسته می شود. در صورتیکه پژوهش ها و بحث های علمی ادامه یابند ، مدارک کافی در زمینه جنگلزدایی استوایی ، تغییرات نامطلوب در آب و هوای جهانی ، کاهش تنوع ژنتیکی ، بحران حیات انسانی و درماندگی جوامع محلی و اقتصادی حاصل می شود. یک توافق بین المللی که خط مشی و برنامه هایی برای حفاظت و توسعه پایدار را ایجاد کند نیاز است. نقش مردم بومی ساکن جنگلها در اداره کردن منابع طبیعی یک بحث قابل توجه در نشست ها و محافل علمی و خط مشی بین المللی است. از نتایج قابل توجه و مهم در اثبات این امر ، همایش 1993 سازمان ملل ( محیط زیست و توسعه ) در ردیوژانیرو با تأکید بر نقش مردم بومی بوده است و در چهل و هشتمین کنگره بین المللی امریکا در ژولای 1994 در سوئد ، مردم مورد تهدید ، توسط محیط زیست امریکا در 3 دسته سازماندهی شدند. این کنگره به نقش عوامل مهم حفاظت مناطق مهم بومی در امریکای لاتین و توجه به افزایش نرخ جنگلزدایی و مدیریت جنگلهای استوایی پرداخت. دخالت مثبت مردم بومی و مشارکت فعال در مدیریت جنگل استوایی زمانی رخ می دهد که : 1- امنیت قانونی قلمروها ایجاد شده و به اندازه کافی به مدیریت پایدار منابع اهمیت داده شود. 2- حکومتهای امریکای لاتین با تدوین قوانین شایسته ، حفاظت از قلمرو مناطق توسط نیروهای حفاظتی را فراهم کند. 3- به مردم بومی این اجازه داده شود که در رابطه با توسعه پایدار و مدیریت منابع طبیعی قلمروهایشان تصمیم بگیرند. 4- برای آنها آموزش کافی و تکنیک های تخصصی برای سازگاری سنتی با سیستم های استفاده از سرزمین و شرایط مدرن اقتصادی فراهم شود. در ستیز با دانشمندان و تفکرات خلاق عمومی نمی توانیم یک چشم انداز اجتماعی را تهیه کنیم. قوانین و تکنیک های عملی مرتبط با قلمروهای بومی آن را شرح می دهد. نمایش اثبات صحت این مباحث برای چندین کشور امریکای لاتین وجود دارد. این مدلها انعکاس جدید قوانین محلی و مدلهای اجرایی برای تأمین و نگهداشت زمین های بومی است. بیشتر این مدلها سیستم های استفاده از سرزمین بومی را تشخیص نمی دهند و به این دلیل کمکی برای مدیریت جنگل نیستند. اگرچه اخیراً یک مدل ابتکاری توسط خود مردم بومی ایجاد شده است که قول پاسخ به بحران جنگلهای استوایی را داده است. استفاده از سرزمین بومی و مفهوم فاصله ای : تحقیقات مردم شناسی وسیعی برای هدایت مردم ساکن جنگل بصورت گروهی در زمین های پست جنوبی و امریکای مرکزی صورت گرفته است. از این تحقیقات یافته های معنی داری از نحوه نگهداری زمین بدست آمده است. در ابتدا ، تحقیقات ، تنوع انطباق انسان در زمین های پست منطقه استوایی را برجسته ساخته است. این قابلیت تغییر ناشی از هر دو عامل اکوسیستم پویا و عوامل تاریخی است که به علت تغییرات وسیع در جمعیت شناسی و الگوهای اسکان از هنگام تسلط امریکایی ها بر اروپایی ها ایجاد شده است. مردم بومی مکرراً مدل های زمین و شیوه استفاده از منابع را بعنوان تضمین عینی در رابطه با مفهوم بقاء فرهنگی تحت شرایط سخت ایجاد کرده اند. ثانیاً ، تحقیقات حلقه اتصال بین مفهوم بقاء فرهنگی و نهادهای اجتماعی ساکنین زمینهای پست جنگل و شیوه های استفاده از زمین را نشان می دهد. ما در اینجا به کاهش ارتباط بین فعالیت های حیاتی و سیستم های فکری اشاره نمی کنیم اما تا اندازه ای به نمونه های پایدار عقیده و رفتار در مفهوم فاصله ای ، ممنوعیت کشت و شکار و ارتباط طبیعت و جهان ماوارء الطبیعه در تعدیل استفاده از سرزمین می پردازیم. این نمونه ها گستردگی تغیرپذیری فرهنگی در منطقه را آشکار می سازند. کیهان شناسی بومی توفق نمادین موقعیت فاصله ای در طبیعت و جهان ماوراء الطبیعه را نمایش می دهد. اسطوره های اجتماعی غالباً به فراهم نمودن نقشه نگاری فرهنگی از مفهوم قلمرو گروههای بومی پرداخته اند. چنانکه یادداشت های هاگ جونز واقعاً در مورد جنگل برجسته و ملموس است. قلمرو برای ساکنین زمین های پست جنگل لزوماً یک تعریف ایده آل یا زمین های پست محدود شده که خود را معطوف به نقشه برداری قوانین غربی کنند نیست. تا حدی نیز تصورات از قلمرو مبهم و نامعین است. تصورات اغلب یک فضای متحدالمرکزی است که یک از مرکز شروع می شود و به سمت بیرون زیستگاه گسترش می یابد. اما این تعریف جامع نبوده و در واقع بیش از مرکز را در بر می گیرد. این تصورات نمادین از فضا یا وجود تغییرات قابل توجه در ساختار عمومی و زندگی اقتصادی- سیاسی استمرار یافته است. این تصورات هویت فرهنگی و تداوم سلامت مردم بومی جنگل است. ارتباط با محیط طبیعی و دانش استفاده از زمین ، محدودیت در تعیین سیاستهای نگهداری زمین و توصیف قلمروهای بومی می تواند اثر مثبت بر روی حفاظت اکوسیستم جنگل داشته باشد. با ارتباط تصورات فرهنگی با اکولوژی و تأمین نیازهای اقتصادی ، شیوه ای یکپارچه در حفاظت از اکوسیستم های جنگل ایجاد شده است که بیش از نگهداری از شیوه های گسترش زمین برای جوامع ساکن جنگل کارایی دارد. با بهم پیوستن دانش محیط بومی و شیوه های استفاده از زمین ، مفهوم فضا در میان مدلهای قلمرو بومی ، ایجاد ترکیب جزئیات قوم شناسی و تحقیقات تاریخی واکولوژیکی فراهم شده است. اخیراً به تازگی ، کوشش های مقدماتی برای ایجاد برآورد اندازه ممکن این قلمروها شده است. در منطقه Peru (پرو) برای مثال مطالعه ای برای اثبات موجودیت ارتباط زون اکولوژیکی و فرهنگی شده است. کامپیوتر حداقل مقدار زمین موردنیاز برای هر فعالیتی و تلفیق آنها و مطالعه یک برآورد از کمترین اندازه قلمروهای قومی را فراهم نموده است. مطالعات همچنین نشان می دهد سالانه جمعیت با نرخ %1 رشد رو به افزایش بوده است. برای جمعیت مردم یک جامعه در پرو در سال 1998 ، مطالعات نشان داد که کل قلمرو بومی موردنیاز 64950 هکتار است. کارهای زیادی نیاز است که بر روی طبیعت و وسعت آن انجام داده شود. درواقع درک اندکی از فضای استفاده از زمین بومی دینامیک ، نمادها و مفهوم فرهنگی ساکنین بومی جنگل وجود دارد. در مقابل ، اخیراً خط مشی بیشتر ملتها حاوی قضاوت تبعیض آمیز حکومتهای ملی است که نگاهشان به ساکنین بومی جنگل بعنوان مدیر منابع دانش پیچیده اکولوژیکی نیست اما چنانچه مردم عادی را دریابند این نگرش و خط مشی تغییر می کند. این انعکاس نه فقط در خط مشی حکومت های محلی برای ساکنین بومی جنگل ، همچنین در سیاستهای نگهداشت سرزمین کشورهای امریکای لاتین نیز بسیار زیاد مشاهده شده است. این خط مشی ها پیامدهای مهلک اکولوژیکی و اجتماعی دربر داشته است. مدل نگهداشت سرزمین برای مردمان بومی : خط مشی ها و موانع اجرایی در پیش گرفته شده حکومتی ، پیامدهای اکولوژیکی نسبت به مردمان بومی داشته است. لازم به توضیح است که مدلهای موقتی و مختلف همپوشی نگهداشت سرزمین در بافت های ملی متفاوت به کار برده می شوند. اندوختگاه هندی (برزیل) : سیستم های نگهداشت اختصاصی هندی برزیلی روشن ترین مورد یک مدل نگهداشت سرزمین منتج شده از یک خط مشی حمایت گر از ساکنین بومی است. خط مشی های حمایتی پدیدار شده در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در نتیجه اعتراض های بین المللی پدیدار شد. آن اعتراض ها بر این فرض بود که ساکنین بومی جنگل توان حفاظت از جنگل توسط خود را نداشته و به نمایندگانی از بیرون همانند کلیسا کاتولیک یا ایجاد موسسات حکومتی همچون استقرار سرویس های حفاظتی در 1910 در برزیل نیاز دارند. از 1920 تا 1988 یک قانون اساسی جدید تصویب شد. اگرچه اصلاحاتی در قوانین و تنظیم رویه و شیوه کار در تعیین حدود سرزمین های بومی انجام شد اما اثرگذاری این اصلاحات به دلیل کاغذبازی اکثراً بی نتیجه بود. در اصل روشهایی برنامه ریزی شد که اجازه دهد که استفاده عاقلانه سرزمین با برنامه ریزی کوتاه مدت جبرانی صورت پذیرد. تعاریف : شناخته نشده : زمین های مشخص اشغال شده بوسیله مردم بومی- هویت رسمی مناطق بومی (IAS) بواسطه بنیاد ملی وابسته به هند (FUNAL ) شناخته شده : IAS رسمی ، مشخص شده بوسیله FUNAL ممنوع شده : LAS ، جائیکه حکم رسمی بوسیله FUNAL صادره شده و آگهی تملک بومی اموال و قصد اقدام تعیین حدود و علامتگذاری صورت پذیرد. محدود شده (1) : LAS ، جائیکه مطالعات تخصصی توسط FUNAL هدایت شده است و مرزها بطور رسمی مورد تأیید نقشه های ملی بوده اند. محدود شده (2) : LAS ، جائیکه تعیین حدود فیزیکی واقعی مرزها توسط فرمان رئیس جمهوری صورت پذیرفته است. تنظیم شده : LAS که عنوان هایشان در ایالت فدرال و بایگانی های شهری ثبت شده اند. NGO های برزیلی و گروههای انسان شناسی در موزه ملی برزیل با یک روش معین مدارک و فرآیندهای تحلیلی تنظیم زمین های بومی را انجام می دهند. در 1990 ، این سازمان 526 منطقه بومی را یافتند که 90 تای آنها ناشناخته بودند ، 80 تای آنهایی که شناخته شده بودند ممنوع نشده بودند و 67 تا ممنوع شده بودند ، 93 تای آنها تعیین حدود شده بودند ، 136 تای آنها نشان گذاری و با حکم ریاست جمهوری تأیید شده بودند و فقط 60 تای آنها کاملاً تنظیم شده بودند بطوریکه تا زمین تعیین مناطق %1/79 کل آن مورد مطالعه قرار گرفته بود. جالب اینکه ، مقدار زمینی که تا این تاریخ واقعاً ثبت شده بود %9/10 بود یا %13 از کل مناطق زمین های بومی امریکا. برخلاف عقیده و دانش مرسوم ، در آن مناطق جائیکه سرمایه های بین المللی سبب توسعه طرح های منطقه ای شدند ، سرعت تنظیم زمین سریعتر از معیاهای ملی بود. در منطقه Polonoresete ، برای مثال ، بین سالهای 1982 و 1988 ، FUNAL تقریباً در حدود 7 میلیون هکتار نشانه گذاری کرد. بطوریکه ذخیره گاههای بومی در 34 منطقه بومی ، (20 منطقه از کل) 4/5 میلیون هکتار بود. به اضافه 9/2 میلیون هکتار این زمین ها بطور رسمی توسط دولت احراز هویت شدند اما تعیین حدود نشدند و 16 منطقه بومی با یک برآورد 9/1 میلیون هکتار تخمین زده شده اند هرچند که هنوز مشخص نشده بودند. حتی تا آنجائی پیش رفت که اعلام شد : مقدار زیادی از زمین های بومی تنظیم شده مورد تجاوز از محیط پیرامونی هستند. در یک مطالعه در سال 1987 توسط سازمان NGO بر روی 518 منطقه بومی ، نشان داده بودجه زمانبندی شده برای معدنکاری قانونی ، اکتشافات معدنی ، توسعه های هیدروالکتریک یا ساخت بزرگراه آن ها را تحت تأثیر اثرات خود قرار داده بود. حتی در مناطقی که از نظر اقتصادی به سرعت پیشرفت کرده بودند، ذخیره گاههای بومی آسیب جدی نسبت به تجاوز بیرونی داشتند. به تازگی ، با تغییرات بسیار زیادی که در موقعیت برزیل حاصل شده است ، مخصوصاً ملاحظات در تنظیم زمین ، اساساً نتایج این مقررات در 1988 در قانون اساسی برزیل ، در بالا بردن کارایی جریان تعیین حدود زمین های بومی مؤثر بوده است بطوریکه در 1991 و 1992، چندین منطقه بومی شامل 4/9 میلیون هکتار را اضافه نمود. در ذخیره گاه Yanomami در Roraima برزیل و ذخیره گاه Kayapoo – Menkragnati در ایالت Mato grasso ، 1500 کیلومتر محیط پیرامونی حریم پارک ایجا |